غیاث الدین بایسنغر از شاهزادگان تیموری، پسر شاهرخ میرزای تیموری و گوهرشاد بیگم و نوه امیر تیمور گورکانی بود. او شاهزاده و امیری هنرمند و هنرپرور و از حامیان بزرگ هنر، معماری و فرهنگ و از خوشنویسان طراز اول عهد خود و در خطوط ششگانه، شاگرد شمس الدين محمد بن حسام هروي معروف به شمس بايسنقر و در خطوط محقق و ثلث از استادان برجسته تمام ادوار بود و با راهاندازی کارگاه و کتابخانهای بزرگ، هنرمندان را از نقاط مختلف به هرات منتقل کرد و بدین ترتیب، مکتب هنری هرات شکل گرفت و ذیل آن، آثار ماندگاری خلق شد، از جمله کتابهایی همچون دیوان جامی و شاهنامه فردوسی معروف به شاهنامه بایسنقری! بایسنقر میرزا به زبان فارسی، عربی و ترکی مشرقی، که زبان مادریش بود، کاملاً تسلط داشت. او یکی از نمایندگان و شاید مهمترین نمایندهآمیزش فرهنگ ترکی و فارسی در آسیای مرکزی و آسیای غربی شامل ایران و ترکیه بهشمار میرود.
از او به عنوان اولین کسی که به دو وجه ملی و دینی، همزمان توجه کرده نام برده میشود. در بررسی برنامهریزی مکتب هرات که بیش از همه به همت او و پدرش شاهرخ شکل گرفت، میبینیم این مکتب همانطور که برای هویت بخشی به هنر اسلامی قدم پیش گذاشته، برای شکلگیری شاهنامه بایسنقری نیز اقدام کرده است.
بایسنقر میرزا با وجود يكي دو ماموريت به تبريز و استرآباد، چون مردي با ذوق و هنرمند و ادب دوست بود، از كارهاي حكومتي كناره گرفت و عمر خود را به جمع آوري كتاب و معاشرت با اهل هنر و ادب مصروف ساخت. بدين ترتيب دستگاه او محل اجتماع نقاشان و خطاطان و سازندگان و شعرا و اهل ادب و فضل شد. خود نيز در گفتن شعر بسيار ماهر بود. خطوط زیبای کتیبهای در مسجد گوهرشاد، به خط ثلث بایسنقر به رشته تحریر درآمده و سپس بر کاشی انتقال یافتهاست. حاصل کار به رنگ سفید بر زمینه سرمهای مات نوشته شده، که آیاتی از قرآن است و با خط کوفی تزیین یافتهاست. این آثار را هنوز هم بر کاشیهای درخشان ایوان جنوبی مسجد گوهرشاد (کتیبههای ایوان مقصوره) میتوان مشاهده کرد. در این کتیبه که از قدرت و قوت قلم آن تمجید شده، رقم بایسنقر بن شاهرخ بن تیمور گورکانی فی ۸۲۱ دیده میشود که به این ترتیب باید بایسنقر آن را در بیست سالگی نوشته باشد.
مينويسند در هرات چهل خطاط در دستگاه خود داشت كه زير دست جعفر تبريزي شاگرد عبدالله بن مير علي كار ميكردند به استنساخ كتب سرگرم بودند، آن كتابها را مُذهبان و نقاشان چيره دست تزئين ميكردند و صحافان ماهر، جلدهاي گرانبها، براي آنها ترتيب ميدادند. وی با پرداخت دستمزدهای گزاف و اعطاء انعامات شاهانه هنرمندترین استادان خط و تذهیب را نزد خود نگاه میداشت و آنان برای وی ظریف ترین آثار صنعتی را در خط و تذهیب و جلدبندی و صحافی پدید میآوردند. کتابهای کتابخانه وسیع این شاهزاده هم اکنون در تمام جهان متفرق است و هرجا که هست در کمال حرمت و دقت نگاهداری میشود. شاهکارهایی چون شاهنامه بایسنقری، قرآن بایسنقری، کلیله و دمنه و گلستان! بايسنقر در سن 37 سالگي در 837 قمري در هرات درگذشت.
از مهمترین آثار او کتابت یکی از بزرگترین قرآنهای موجود است که آن را به خط بایسنقر میرزا میدانند که به خط محقق نگاشته شده و هماکنون بعضی صفحات آن در موزه قرآن کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه کاخ موزه گلستان، کتابخانه ملی، موزه ایران باستان، کتابخانه ملک و چند مجموعه شخصی پراکنده است. شماری از اوراق این قرآن در امامزاده سلطان ابراهیم بن علی بن موسی الرضا در قوچان بودهاست. میگویند نادرشاه افشار این اثر شگرف را از سمرقند به آنجا آورده بودهاست. هر صفحه از این قرآن نفیس هفت سطر دارد که بین سطور و پیرامون آیات آرایش شدهاست. قطع این قرآن ۱۷۷ در ۱۱۰ سانتیمتر میباشد. از این خطاط و هنرمند، قرآنی دیگر به خط ثلث جلی در کتابخانه سلطنتی سابق (موزه کاخ گلستان) موجود است. این قرآن در حد کمال و زیبایی با خط ثلث کتابت شدهاست و هر یک از صفحات آن به زر شامل هفت سطر ثلث درشت است که از حیث ترکیب و شکل حروف بسیار جالب است. صفحات این قرآن جدول کشی شده و در بالای هر آیه یک علامت دیده میشود.
شما می توایند قرآن نفیس را به صورت اینترنتی از فروشگاه قرآن عروس با تخفیف ویژه خریداری نموده و در هر کجای ایران که هستید، درب منزل تحویل بگیرد.
داستانها و اقوال پیرامون این قرآن به اندازهای فراوان است که ظرفیت تدوین فیلمنامه و تولید فیلم را دارد. در یک روایت پیرامون کتابت این قرآن، خوشنویسی نامدار به نام عمَر اقطع در عصر تیمور گورکانی، قرآنی بسیار کوچک نوشت تا همیشه یاور و همراه امیر باشد. اما تیمور گورکانی پس از دیدن اندازه بسیار کوچک این مصحف شریف، آن را بیاحترامی به کلام خداوند دانست و چنان به خشم آمد که فرمان داد دست کاتب را قطع کنند و به زندان بیفکنند. پس عمر این بار قلم به دست چپ گرفت و آنچنان ممارستی در تحریر کلام خدا به خرج داد که توانست اثری ماندگار در تاریخ هنر خلق کند و ماحصلش قرآنی نفیس شد که به روایت قاضی احمد قمی هر سطر آن یک ذرع (معادل ۱۰۴ تا ۱۱۰ سانتی متر) بود. این روایت بیشتر به افسانه شبیه است، چرا که خلق چنین مصحف بزرگی به وزن تقریبی نیمتن و تهیه کاغذهای خانبالغ کمیاب، گرانقیمت و بزرگ، فقط با امکانات حکومتی و برپایی کارگاه ویژه میسر بوده است و پذیرش کتابت و ساخت چنین قرآن عظیمی در آن زمان توسط فردی آن هم با یک دست، کمی دشوار است. ضمن اینکه حداقل سه خط مختلف و استادانه این اثر را آفریدهاند و تفاوت خطها توسط کارشناسان قابل تشخیص است.
در روایتی دیگر اُلُغ بیگ دیگر پسر شاهرخ و برادر بایسنغر که به فرمان پدرش حاکم سمرقند و حافظ قرآن بود، با برادرانش در حوزههای شعر و هنر رقابت داشت، بنابراین دستور داد بزرگترین قرآن خطی جهان را بنویسند. برخی دیگر با اشاره به رحل سنگی بزرگ مسجد بیبی خانم سمرقند که تیمور پس از لشکرکشی به هندوستان، در پایتخت حکومت خود بنا کرد و نام همسرش را روی آن گذاشت و قطعا تا سالها برای نگهداری از همین قرآن استفاده میشده، تیمور را بانی و حامی فراهم آمدن این قرآن دانسته اند. اما کتیبه مسجد گوهرشاد که رقم موثق بایسنغر میرزا دارد، گواه معتبری است بر اینکه کاتب این مصحف شریف خود اوست. مظاف بر اینکه جیمز بیلی فریز سیاح انگلیسی، در سفرنامه خراسان خود نگارش قرآن را به شاهزاده بایسنقر میرزا نسبت میدهد و مینویسد: "در برگشت از سواری، برای دیدن امامزادهای رفتم. تنها مکان قدیمی در قوچان که به هیچ وجه مورد توجه نبوده است، مگر به یک علت. در این جا بعضی از برگهای متعلق به یک قرآن عظیم وجود دارد که شاید در دنیا بینظیر است. با اینکه با روش خیلی بیملاحظهای حفظ شده است، این قرآن به وسیله بایسنقر میرزا، پسر شاهرخ و نوه تیمور بزرگ، نوشته شده و توسط وی برروی قبر فاتح بزرگ در سمرقند گذاشته شده است."
داستانهای بعد از کتابت هم شنیدنی است، مثلا نقل است که نادرشاه افشار پس از فتح سمرقند، این قرآن را به غنیمت با خود به ایران آورد و در جنگها، پیشاپیش لشکرش حرکت میداد و به آن تبرک و پیروزی میجست. اما پس از کشتهشدن او، این مصحف توسط سربازانش تکهتکه شد و به غارت رفت.
در سفرنامه ناصرالدین شاه به خراسان نیز درباره سرگذشت این قرآن آمده است؛ "در سر مقبره امامزاده ابراهیم قوچان چند صفحه قرآن خط میرزا بایسنقر دیده شد که زمانی که نادر شاه به بخارا رفته، گویا از سمرقند از سر قبر امیر تیمور آورده و در این مکان قرار داده است. خط درشت بسیار خوبی نوشته است، دو صفحه آن را فرمودیم آوردند که به تهران آورده، مرمت کرده و در موزه دولتی بگذارند، صفحهها خیلی بزرگ است، اما پاره شده؛ هر صفحه یک ورق کاغذ خانبالغ است."
بعدها حسینآقا خزاعی، فرمانده لشکر شرق به مرکزیت مشهد که فردی متشرع بود، حین بازدید از امامزاده ابراهیم قوچان ۵۲ برگ از قرآن باسسنغری را در جعبهای خاک گرفته یافت و مسحور آن خط زیبا شد. او پس از یافتن این اوراق که بسیار صدمهدیده، ناقص و شکسته بود، نامهای به سردار سپه نوشت و درخواست کرد این گنج گرانبها را برای مرمت به آستان قدس رضوی منتقل کند و به دست استادان صحاف و مرمتگر آنجا بسپارد. اوراق به مشهد منتقل و مرمت شد و قابهایی دورو برای نمایش برخی از این اوراق تهیه شد. برخی از این اوراق در دورههای بعد به دست مُذّهبان تذهیب شد؛ تذهیبی که از نظر سبک نسبت بایسته به دوره تاریخی اثر نداشت.
خلاصه اینکه این قرآن قطعاً دارای چند هزار ورق و روی گور امیر تیمور بوده است و نادرشاه افشار آن را به ایران آورد و همواره در جلوی اردوی نادری برده میشد و هنگام قتل وی نیز مانند چیزهای دیگر به یغما رفته است. طول هر صفحه 180سانتیمتر، عرض 105 و اندازه متن 159 در 96، ارتفاع خط 12 تا 13 سانتیمتر و دانگ قلم حداکثر 4 سانتیمتر بوده است.
کیانوش معتقدی در ویژهنامهای که به مناسبت رونمایی از باز نشر قرآن بایسنقری در مجله آستان هنر چاپ شد، در مقالهای با عنوان پژوهشی در شناسایی اوراق پراکنده قرآن بایسنقری در مجموعههای ایران و جهان آورده است: "بخش عظیمی از اوراق قرآن بایسنقری بعد از زلزله قوچان در 1313 هجری قمری به کتابخانه آستان قدس رضوی مشهد منتقل شده است، اما بخشی دیگر از اوراق (که عموماً برش خورده، دو پوسته شده و به سطرهای جداگانهای تقسیم شدهاند) پیش از انتقال (یعنی در زمان تسخیر و غارت سمرقند توسط سپاه نادر) به سرقت رفتهاند و در طول یکصد سال اخیر، مجموعهداران و دلالان هنرهای اسلامی آنها را خریداری و به موزههای مختلفی در داخل و خارج از کشور منتقل کردهاند.
نکته حایز اهمیت درباره این اوراق، نزدیکی و ترتیب آیات این قطعات پراکنده است. آن چنان که با تأملی بر آیات باقیمانده در مییابیم که بیشتر اوراق پراکنده در ایران و جهان از آیات سورههای "اعراف"، " انبیا"، " نور"، " مومنون"، " قصص"، "عنکبوت"، " روم"، " لقمان"، " سباء"، " فاطر" و "جاثیه" بوده که بیشتر این سورهها به جزءهای 8،17، 18، 20،21 ،22 و 25 قرآن تعلق دارند؛ سطوری نیز متعلق به سورههای "غافر"، "الرحمن"، " البروج"، " الحجرات"، " الطارق" و " العلق" از جزءهای 24، 36 و 30 قرآن است.
گفتنی است که همه اوراق قرآن یادشده که در گنجینه آستان قدس رضوی مشهد موجود است، شامل 53 سوره از سورههای قرآن کریم است. از برخی سورهها تمام آیات و از بعضی فقط یک آیه موجود است و اگر تعداد سورههای اوراق موجود در دیگر مجموعهها را به آن اضافه کنیم، مجموع آنها 58 سوره از قرآن کریم میشود. همچنین اگر به ترتیب سورهها و آیات قرآن کریم، سورهها و آیات اوراق موجود را تنظیم کنیم، اولین آیات مربوط به سوره "الاعراف" و آخرین آیات مربوط به سوره "العادیات" خواهد بود. به همین دلیل است که میتوان ادعا کرد این قرآن کامل بوده است.
در ادامه و با تأمل بر روند شکلگیری مجموعهها و موزههای هنر اسلامی در ایران و جهان، بهویژه از اواخر سده نوزدهم میلادی به بعد، به نظر میرسد، قدیمیترین اوراق متعلق به قرآن بایسنقری، در دهههای آغازین قرن بیستم از طریق دلالان ایرانی و ترک یا اروپاییانی که به ایران و ماوراءالنهر سفر کرده بودند، خریداری شده و به مجموعههای اروپا و بعد آمریکا راه یافته است. در بدو ورود این ارواق به آن مجموعهها، سرگذشت و اهمیت این آثار برای مستشرقان مشخص نبوده، ولی خیلی زود و پس از روشن شدن ویژگیهای هنری و تاریخی این اوراق در اواسط قرن بیستم بیشتر موزههای معتبر دنیا، که کلکسیونهایی از هنر اسلامی داشتند، در صدد به دست آوردن قطعاتی از این قرآن کمنظیر برآمدند. همین امر باعث شد تا در دو مرحله، یکی دهه 80 میلادی و دیگری یک دهه اخیر، چندین برگ و سطر از این مصحف در حراجیهای هنر اسلامی در لندن، پاریس، جنوا و نیویورک برای فروش ارائه شوند، هر چند برخی مانند اوراق مجموعه خلیلی لندن، جعلی نیز بودند. موزهها و مجموعههای بزرگی همچون موزه متروپلیتن (نیویورک)، موزه هنر و تاریخ تراست (واشنگتن)، مجموعه
سودآور (هوستون)، مجموعه خلیلی (لندن)، دیوید (کپنهاک)، موزه توپقاپی سرای (استانبول)، مؤسسه مطالعات اسماعیلیه (لندن)، موزه طارق رجب (کویت) و یک مجموعهدار خصوصی جنوا نیز بلافاصله اقدام به خرید این آثار کردند که اکنون بیشترین قطعات در اختیار موزه متروپلیتن، مجموعه خصوصی جنوا و مجموعه خلیلی لندن است. در ایران نیز علاوه بر کتابخانه و موزه آستان قدس رضوی مشهد که از دوران قاجار بیشترین تعداد اوراق اصیل این مصحف را در اختیار دارد، موزههایی همچون کتابخانه و موزه ملی ملک، کتابخانه کاخ موزه گلستان، کتابخانه ملی ایران، موزه ملی ایران، موزه رضا عباسی تهران، موزه قرآن و کتابت مسجد صاحبالامر تبریز، موزه خط و کتابت میرعماد در مجموعه سعدآباد تهران و مجموعه خصوصی بیانی و سیدصادق خرازی توانستند قطعاتی از قرآن بایسنقری را در کلکسیون خود محفوظ نگاه دارند که در میان آنها سهم کتابخانه کاخ موزه گلستان، کتابخانه ملی ایران و کتابخانه و موزه ملی ملک بیش از دیگران بوده است.